عرشیاعرشیا، تا این لحظه: 10 سال و 2 روز سن داره

عرشیااااا جووووووووووووونی نفس مامانی

بهترين بهترين من

خوب من   ...   نام تو مرا هميشه مست می كند ...   بهتر از شراب ...   بهتر از تمام شعرهای ناب ...   نام تو اگرچه بهترين سرود زندگي ست ...   من تورا به خلوت خدايی خيال خود،   " بهترين بهترين من" خطاب می كنم ...   بهترين بهترين من...   ...
28 مهر 1393

گل پسر مامان سمیرا

  عشق مامانی قربون اون دستات بشم که تا ته تو حلقت میکنی این روزا واقعا به مامانی خیلی خوش میگذره وتنها دلیلشم شوما هستید بله خیلی شیرین شدی کاری جدید انجام میدی مثلا اینکه خودتو به شکمم میدازی تازشم یه کمم سینه خیز میری البته خیلی تنبلی زود خسته میشی شروع به گریه کردن می کنی هرچیزی دوست داری بکنی تو دهنت به سر صدا خیلی حساس هستی تا وقتی که بخواب منو کلافه  میکنی وقتی که خوابت میبره  میزارم تو گهواره تا پا از اتاق میزارن بیرون یه دفعه صدای گریه بلند میشه اون هفته باهم رفتین عقد خاله نرگس دوست مامانی خیلی خوش گذشت ولی شوما به خاطر اینکه از سرصدا خوشت نمیومد همش نق میزدی مجبور شدیم زود امدیم  تا خونه همش گریه کردی وقت...
28 مهر 1393

عزیزترینم

تا عشق آمد دردم آسان شد،خدا را شکر!    مادر شدم اوپاره جان شد،خدا را شکر       شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من   لبخند زد جانم غزلخوان شد،خدا را شکر       من باغبان تازه کاری بودم اما او   یک غنچه زیبا و خندان شد،خدا را شکر       او آمد و باران رحمت با خودش آورد   گلخانه ما هم گلستان شد،خدا را شکر       سنگ صبورم،نور چشمم،میوه قلبم   شب را ورق زد،ماه تابان شد...
9 مهر 1393

5 ماهگیت مبارک عزیزتراز جووووووووم

5ماهگی مباررررررررررررررررررررک نفسیییییییییییییییییییییی  مادر فدات بشه پسر گلم چقدر این 5ماه زود گذشت پسرم بهترترین روز عمر با تو دارم مامانی جونم ایشالا که همیشه سالم سلامت باشی امروز باخودم فک می کردم که جقدر بد که عمه هما حامله نمیشه مادر بودن بهترین هدیه ی هست که خدا به من داده خدای مهربون ایشالا که به عمه جون  پسرم   یه بچه ناز خوشکل مث شما بهش بده ایشالا که شما 120 ساله بشی مادر جوووووووونی خیلی دوست دارمااااااااااااااااااااااااااااااااااا  ...
8 مهر 1393

عرشیا گلی با دوقلوهای ناز دختر خاله

امروز بعد ظهر با هم رفتیم گردش خونه خاله گلی لیلا جون اونجا بود این چند تا عکس ناز اززهرا ایلیا  دوقلوهای نازه دختر خاله  انداختم خیلی دوست داشتنی هستن قربون پسر گلم بشم که این روزا دوست داری هم چیزو بکن دهنت دستات پاتو تازه یکم سینه خیز میکنی خیلم با خودت آواز میخونی دوست داری همش باهت حرف بزنیم شما هی بخندی منم که ذوق مرگ میشم بابای که این روزا خیلی سرش شلوغه درگیرمدرسه  خونه ساختن هست وای که خونه ساختن چقدر سخته مامانی ولی ایشالا زودتر درست بشه راحت بشیم منم که انقدر یا شما سرگرمه که نمیفهم که شب میشه چقدر خوبه که تورو دارم پسرکم عزیزکم خیلی دووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو...
7 مهر 1393

تولد پسر عمه های عزیزم

سلام پسر مامانی ببخشید که چند روزی که نیومدم وبتو به روز کنم اخه سرعت نت خیلی پایین بود بعدشم چند روزی قطع بود 29 شهریور با رفتیم تولد امیر عباس امیرحسین خیلی خوش گذشت عزیزمه امیر حسین وقتی داشتم ازش عکس میداختم معلوم نبود می خنده یا گریه می کنه خیلی ذوق کرده بود همش وسط بود میرقصید اخرم با فشفشه دستش سوخت یه ساعتی گریه کرد شما خیلی پسر خوبی بودی خلاصه خیلی خوش گذشت عشقم ...
7 مهر 1393
1